texte ahange zamin az the ways va nikaeen
قصه ی انتقام آشویتس از غزه یا قصه ی انتقام اوباما ها از اساما ها...
همان داستان آهنگر بلخ و مسگران شوشتر شد....
و ما جهانیان کوچ به دست مرز به مرز زمینی را می کوچییم که در رگش آب که نه انتقام جاریست...
*****
برگ های باغ همه ریختند.... سرزمین زرد و بی بار....
گوزن ها شاخ به شاخ هم.... سربازان شهر سرا پا لت و پار...
سرزمین من زمینی بی سر... افتاده بر پیکر ابر بی باران شر....
جای خاصیست اینجا که هستیم.. جای وداع میهن...
جای خاصیست اینجا که هستیم .. جای وداع خانه ی مادر....
دشت ها ی ناز همه بی آبند.. جان به لب زمین همه بیمار...
دور باغ های شهر همه دیوار.. جهان در به در همه بیزار...
سرزمین من زمینی بی سر... افتاده بر پیکر ابر بی باران شر....
جای خاصیست اینجا که هستیم.. جای وداع میهن...
جای خاصیست اینجا که هستیم .. جای وداع خانه ی مادر....
+ نوشته شده در پنجشنبه سیزدهم بهمن ۱۳۹۰ ساعت 18:56 توسط ص.ب
|