you're dreaminng text masih
تو تو یک اتاق کناره یک پنجره خواب می بینی.. من میون شهر وحشی تو روی آب می شینی.....
تو از صدای زوزه باد رویای دشت می سازی ... من با زوزه ی گرگها میکنم هم آوازی....
تو گاهی بین خواب لبخندی و گاهی اخمی..من وسط کوه های سرد همدم ببرای زخمی....
تو مثل آب هرجایی راهتو پیدا خواهی کرد.. من پسه این همه رنج میشینم با آهی سرد....
تو می رقصی و مستی و پر شور و فریاد.... مثل برگ سبکی در تاثیر باد.....
من دور می ایستم و منتظر تا شب سر بیاد.. باز آروم تو رو میگیرم از دست باد...
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۱ ساعت 16:46 توسط ص.ب
|